انواع شیطان و محل زندگی آنها

انواع شیطان

شیطان هم مانند اجنه و روح ها از اون دست موضوعات جذاب فیلم ها و کتاب های ترسناک و دلهره آوره که می تونه تا مدت ها ذهن بیننده ها و خواننده ها رو درگیر کنه. حتی اگه همه داستان، برگرفته از تخیلات نویسنده باشه، باز هم می تونه اونقدر جذاب و شنیدنی بشه که هم طرفدارای ژانر ترسناک و هم کسانی که علاقمندن در مورد این موضوعات بیشتر بدونن رو مجذب و شیفته بسازه.

جنگ بین خیر و شر، بین خدا و شیطان که موضوع اصلی اکثر فیلم های هیجان انگیز و محبوب این ژانر محسوب میشن، به نوعی یک نبرد ماورالطبیعه ست که می تونه پر از اتفاقات عجیب و غریب باشه. پر از وسوسه های جذاب و هیجان انگیز شیطانی که ساعت ها ذهن هر بیننده ای رو به خودش مشغول می کنه؛ به طوری که در برخی شرایط از خودش می پرسه: اگه جای شخصیت اصلی داستان بود، آیا حاضر میشده روحش رو به شیطان بفروشه و در عوض برآورده شدن همه آرزوهاش، چنین ریسک خطرناکی رو به جان بخره؟

با وجود این که تقریبا تو همه این فیلم ها افراد در ازای فروختن روحشون به شیطان، پیشنهادهای هیجان انگیز و وسوسه کننده ای در مورد ثروت های دنیوی و یا قدرت هایی ماورایی دریافت می کنن؛ در نهایت تلاش میشه تا حس نفرت و ترس از فرقه ها و مناسک شیطانی رو به بیننده انتقال بدن. چون همه می دونیم که این فرقه های گمراه کننده در نهایت بسیار زیان بار و شوم هستن.

شیطان پرستی چیه؟

شیطان پرستی یا " Satanism"  یه سلسله باور ایدئولوژیک یا فلسفیه که هوادارانش، شیطان را به عنوان الگوی اصلی و پیش از جهان هستی در نظر می گیرن. برای این افراد شیطان موجودی زنده ست که از چند وجه شبیه انسانه. شاید نشه تاریخ دقیق پیدایش شیطان پرستی رو مشخص کرد؛ ولی میشه گفت از زمانی که شیطان وجود داشته؛ کسانی هم بودن، که از انجام کارهای شر و غیر انسانی لذت می بردن. 

از نظر متخصصان این حوزه، شیطان پرستی از بدو تاسیس تا حالا سه دوره شیطان گرایی بدوی، شیطان گرایی قرون وسطا و شیطان گرایی مدرن رو پشت سر گذاشته. شیطان پرستی در دوران های خیلی دور بیشتر شبیه خرافه پرستی بوده و فقط یه نوع انحراف محسوب می شد؛ حتی خیلیا با این باور که شر و شیطان به صورت مستقل، منشا قدرت و اثر در جهان هستن، به تعظیم و تجلیل شیطان می پرداختن تا از شر اون در امان باشن.

اما در قرون وسطی شیطان پرستی کم کم با سحر و جادو در هم آمیخته شد و با مخالفت با تعالیم کلیسا حس آزادی بی نظیری رو به طرفداراش القا می کرد. شیطان گرایی مدرن که تقریبا از قرن شانزده میلادی شروع شده؛ کاملا متفاوته، در این ایدئولوژی معمولا به ارزش هایی تاکید میشه که به معنای ارزش اخلاقی نیستن، ولی طبیعتا افراد به اون سمت گرایش دارن. ارزش هایی مثل قدرت، که در بیشتر فیلم ها هم از عوامل جذابیت و گرایش به شیطان پرستی محسوب میشه. 

شیطان گرایی مدرن کاملا با گذشته فرق کرده، به طوری که در یکی از فرقه های شیطان پرستی،" انتوان ساندور لاوی" با تاسیس کلیسای شیطان و نوشتن انجیل شیطانی در سال 1965 رسما خودش رو جانشین پاپ اعلام کرد. 

در حال حاضر در بیشتر فرقه های شیطان پرستی به غیر از استفاده از شیطان به عنوان قدرت مطلق از اجنه و روح های پلید هم برای رسیدن به اهدافشون استفاده می کنن. به طور کلی شیطان پرستا در مراسمات آیینی و هنری خودشون، از المان های وحشت استفاده می کنن تا هراسی موهوم رو تو دل افراد بیندازن. هراسی که باعث میشه؛ قلب های ناآگاه جذب این جلال و جبروت کاذب بشن؛ حتی گاهی وقتا برای اثربخشی بیشتر از موسیقی های شیطانی با حجم صدای بالا، گریم های وحشتناک، تیغ، آتش و تاریکی و .... استفاد می کنن تا بتوانن برای لحظاتی هیجان و ترس رو برای همه ایجاد کنن.

در دین اسلام شیطان دارای فرزندانی ست که کارشان وسوسه انسان ها و گمراه کردن آنها از مسیر حق و راستی ست. در برخی روایات و منابع دینی تعداد فرزندان شیطان بیست نفر ذکر شده که آگاهی از آنها قطعا خالی از لطف نیست. به همین خاطر ما در مجموعه ی اتاق فرار انیگما تصمیم داریم تا شما رو با نام و نوع فعالیت بعضی از این شیاطین آشنا کنیم:

هفاف : شیطانیه که در بیابان ها انسان رو گمراه می کنه.

لاقیس: نام دختر ابلیسه که زنان را به هم جنس بازی تشویق می کنه.

ولهان: شیطانیه که انسان ها را وسوسه می کنه تا در هنگام وضو نام خدا رو نبرن.

ثبر: این شیطان در زمان وقوع مصیبت انسان را به جزع، ناسپاسی و پاره کردن لباس وسوسه می کنه.

زوال : شیطانی که مردان را به لواط تشویق می کنه.

مطووس: شیطانیه که کارش پراکندن دروغ و خبرهای جعلیه

زها: شیطانیه که مومنان را در خواب آزار میده و آنها را دچار کابوس و خواب های وحشتناک می کنه.

داسم: این شیطان مراقب خانه هاست. درصورتی که کسی در زمان ورود به خانه سلام نکند و یا نام خدا رو نیاورد، این شیطان انقدر آن فرد را وسوسه می کند تا شر و فتنه ای ایجاد کند.

زلنبور: این شیطان مامور وسوسه بازاریهاست و لغویات، قسم دروغ و تعریف دروغ از کالارو بین اونها رواج میده.

خنزب: شیطانیه که بین نمازگزار و نمازش حایل میشه، یعنی مانع حضور قلب در زمان خواندن نماز میشه.

مذهب: شیطانیه که میتونه خودش رو به شکل های مختلف در بیاره ( به جز به صورت پیامبر و وصی او) تا مردم رو به هر وسیله ای که ممکنه گمراه کنه.

مقلاص: شیطانیه که موکل قماره و قمار بازها به دستور اون رفتار می کنن.

ابیض: شیطانیه که انبیا رو وسوسه می کنه و مامور به خشم در آوردن انسان هاست.

اعورا: این شیطان کارش تحریک شهوت در مردها و زنهاست و انسان را وادار به زنا می کنه. 

قنذر: کار این شیطان نظارت بر خانه ی افراده و هر کس چهل روز در خانه طنبور داشته باشه، غیرت رو از اون بر میداره. 

اقبض: شیطانیه که روزی سی عدد تخم میذاره؛ ده عدد در مشرق، ده عدد در مغرب و ده عدد در وسط. از هر تخم هم عده ای از شیاطین، عفریت ها، غول و جن بیرون می آید که همه ی آنها دشمن انسانن.

تمریح: شیطانیه که در آغاز شب بین مغرب و مشرق به وسوسه کردن می پردازه و وقت مردم رو پر می کنه.

قزح: یکی از نام های شیطانه.

زوال: شیطانیه که افراد رو مبتلا به مرض زوال می کنه.

طرطبه: شیطانیه که زنان را به زنا وادار می کنه و هم جنس بازی را بهشون تلقین می کنه.

داستان برصیصای عابد

در بنی اسرائیل عابدی بود بنام «برصیصا» که مدت درازی از عمر خود را به عبادت و بندگی گذرانیده بود و کار او بجایی رسید که مریضها و دیوانگان به دعای وی بهبودی و شفا پیدا می کردند.اتفاقاً دختری از خانواده ای بزرگ، دیوانه شد و برادرانش او را به نزد همان عابد نامبرده آوردند و خواهر را در محل عبادت عابد گذاشتند و خود برگشتند تا شاید بر اثر دعای او خوب شود.

شیطان از این فرصت استفاده کرده و پیوسته برصیصا را وسوسه نموده و جمال زن را در مقابل وی جلوه می داد. بالاخره عابد نتوانست خود را حفظ کند و با آن زن زنا کرد و زن از آن عابد آبستن شد. برصیصا بر اثر وسوسه های شیطان از ترس آنکه مبادا رسوا شود او را کشت و دفن کرد. شیطان بعد از این پیش آمد به نزد یکی از برادران او رفت و داستان عابد را مفصلاً شرح داد و محل دفن خواهر آنها را نیز نشان داد.

وقتی برادرها از این پیش آمد ناگوار اطلاع یافتند نتیجه این شد که مردم شهر نیز تمامی باخبر باشند و شدند و این خبر به سلطان شهر رسید.

سلطان با عده ای نزد عابد رفت و از جریان جویا شد و برصیصا که چاره ای جز اعتراف نداشت به تمام کردار خود اقرار کرد. پس سلطان دستور اعدام وی را صادر کرد. همین که او را بالای چوبه دار بردند شیطان بصورت مردی بنزدش آمده و گفت: آن کسی که تو را به این ورطه انداخت من بودم اینک اگر نجات می خواهی باید اطاعت مرا بنمائی.

عابد پرسید: چکار باید بکنم؟

شیطان گفت: یک مرتبه مرا سجده کن.

عابد سؤال کرد: در این حال که من بر بالای دار هستم چگونه تو را سجده کنم. شیطان گفت: من به یک اشاره قناعت می کنم. عابد فقط با سر اشاره به سجده کرد و در آخرین لحظات زندگی نسبت به پروردگار جهان کافر شد و پس از چند دقیقه به زندگیش خاتمه دادند.

می گویند خداوند در قرآن در آیه زیر به این داستان اشاره ای می کند: کمثل الشیطان اذ قال للانسان اکفر فلما کفر قال انی بری منک انی اخاف الله رب العالمین.

یعنی: کار آنها همچون شیطان است که به انسان گفت: کافر شو! (تا مشکلات تو را حل کنم)، اما هنگامی که کافر شد گفت: من از تو بیزارم و از خداوندی که پروردگار عالمیان است بیم دارم.

منبع: اتاق فرار انیگما