ترسناکترین کتابهای جهان
با خوندن این کتابا مو به تنت سیخ میشه
مطالب پر بازدید
رمان های ترسناک
خوندن کتاب برای بعضی از آدما سخت ترین کار روی زمینه اما خوندن کتابهای ترسناک برای همه لذتبخشه، پس چرا از بین بهترین کتابهای ترسناک دنیا یکی رو برای شروع انتخاب نکنیم. واژه ترس خیلی واژه عجیب و غریبیه.این که این واژه با وجود دلهره آور بودن، دوس داشتنی هم هست، شاید از منحصر بفرد ترین خصوصیات این واژه باشه. تعریف ترس معمولا از فردی به فرد دیگه فرق می کنه، بعضیا از خون و خونریزی می ترسن، بعضیا از روح و جن، برای یه سریا قاتلای زنجیره ای و شکنجه هاشون ترسناکه برای یه سریای دیگه موجودات فرازمینی و فضایی ترسناکن. با این وجود اون چیزی که این آدما را به هم ربط میده، حس ترس و هیجانیه که با خوندن کتابها و یا دیدن فیلمها به دنبال تجربش هستن.
کتابهای ترسناک
با وجود این که از نظر خیلیا دیدن فیلم، بسیار جذاب تر و هیجان انگیزتر از خوندن کتابه، ولی هستن کسائی که خوندن کتاب مورد علاقشون تو یه گوشه دنج رو با دیدن صد تا فیلم و سریال عوض نمی کنن؛ خصوصا اگه اون کتاب از ژانر پرطرفدار ترس و وحشت باشه. چون حسی که از لابلای کلمات و سطرهای این نوع کتابا به گوشت و خون خواننده نفوذ می کنه؛ به قدری درگیرش می کنه که پا به پای قهرمان داستان می ترسه؛ فرار می کنه، عرق می ریزه و صدای ضربان قلبش رو می شنوه. البته این چیزا تنها دلیل محبوبیت کتابای ترسناک نیستن و بیشتر افراد به این خاطر عاشق این ژانر هستن که با خوندنشون چیزایی رو تجربه می کنن که تو دنیای واقعی از روبرو شدن باهاش می ترسن؛ یا واهمه دارن.
به طور کلی اصلی ترین دلیل محبوبیت و جذابیت کتاب های ژانر ترسناک به همین موضوع برمی گرده؛ به همین خاطر در ادامه به چند مورد از اثرگذارترین و پرطرفدارترین کتاب های این ژانر می پردازیم که اگه تا حالا مطالعه نکردین؛ توصیه میشه حتما بخونین و لذت ببرین:
بهترین کتابهای ترسناک جهان
خوندن داستان های ژانر وحشت، انسان ها رو به جهانی می بره که نویسنده ها با مهارت و زیبایی با استفاده از المان های مختلف هنری در کنار هم چیدن تا به بهترین نحو ممکن حس ترس رو از میان واژه ها و الفاظ به خواننده ها انتقال بدن. نویسنده ها صرفا با اتکا به قوه تخیل خواننده، اونها را در شرایط و موقعیت هایی قرار میدن که ترسناک ترین و دلهره آورترین لحظات شخصیت های داستان رو که معمولا امکان روبرو شدن با انها در زندگی واقعی وجود نداره رو کاملا درک کنن. شرایطی که می تونه واقعا خطرناک و رعب آور باشه، ولی چون خواننده در یه محیط امن و آروم در حال تجسم لحظات دلهره آوره داستانه، نه تنها از اونها لذت می بره بلکه با ترشح آدرنالین پر از انرژی و نشاط میشه.
از بین هزاران داستانی که در ژانر وحشت نوشته شده، در اینجا به چند شاهکار ادبی و منحصر بفرد اشاره می کنیم:
رمان جن گیر
اگه اسم کتاب جن گیر رو نشنیده باشین، قطعا نام این فیلم رو شنیدین؛ حتی برای خیلیا ژانر وحشت با این فیلم شروع میشه. فیلم جن گیر که بر اساس رمان جن گیر ساخته شده، تفاوت چندانی با متن ادبیش نداره. البته این کتاب که با الهام از یه داستان واقعی درباره ی تسخیر شیطانی یه کودک در دهه چهل میلادی ساخته شده؛ به مدت پنجاه و هفت هفته در لیست پرفروش ترین های نیویورک تایمز قرار داشت و یه رمان معمولی محسوب نمیشه.
داستان فیلم در مورد ریگن، دختر 11ساله ایه که شیطان وجودش رو تسخیر کرده. رفتارهای اون که به شدت عصبانی و پرخاشگر شده، مادرش رو مشکوک می کنه. به همین خاطر مادرش به دنبال یه جن گیر می گرده تا دخترش رو از دست جن ها نجات بده.
قطعا یکی از مهم ترین دلایل ارزش این رمان ادبی اینه که ویلیام پیتر بلتی با انتشار این کتاب در دهه هفتاد میلادی به نوعی ژانر وحشت رو پایه گذاری کرد؛ شاید به همین خاطر که الان این کتاب یکی از بزرگترین داستان های تریلر دنیا محسوب میشه.
کتاب اژدهای سرخ (RED DRAGON)
این رمان زیبا اولین اثر از سه گانه پلیسی اثر توماس هریسه که در سال 1981 منتشر شده و به خوبی نشون می ده که قهرمانان هم می تونن وجهی شیطانی داشته باشن. داستان کتاب از این قراره که یک مامور FBI ارامش ذهنی خود را قربانی می کنه تا بتونه یه قاتل سریالی و روانی رو متوقف کنه. این کتاب خوانندگان رو به خوبی با جزئیات یک پرونده پلیسی - روانی آشنا می کنه و نشان می ده که افراد شیطان صفت ممکنه در محیطی کاملا آرام و انسانی رشد کنن.
دو کتاب دیگه ی توماس هریس به نام های سکوت بره ها ( 1988 ) و هانیبال ( 1999 ) که در ادامه این رمان نگاشته شدن نیز در همین ژانر قرار می گیرن.
کتاب فرانکنشتاین (Frankenstein)
فرانکنشتاین به قلم مری شرلی که در سال 1818 منتشر شده؛ اهمیت زیادی در ادبیات جهان داره و اقتباس های سینمایی که از این اثر شده، بسیار مشهور و پرطرفدارن. این کتاب به عنوان یکی از پرفروش ترین کتاب های همان سال در حال حاضر به عنوان نمونه ی کلاسیک رمانتیسیسم قرن نوزده در نظر گرفته میشه.
فرانکنشتاین دانشمندیه که تصمیم داره موجودی را از ترکیب شیمی، کیمیاگری و الکتریسیته بسازه. هر چند که این موجود از تکه های بدن انسان تشکیل شده؛ ولی برای زنده شدن به یه نیروی غیر انسانی نیاز داره که فرانکنشتاین این نیرو رو از طریق شوک الکترونیکی تامین می کنه. درسته که زنده شدن این هیولای زشت با بدنی پر از بخیه قسمت ترسناک داستانه؛ ولی وقتی همه چیز دلهره اور میشه که سازنده این هیولا نمی تونه اونو دیگه کنترل کنه.
قطعا این رمان علمی - تخیلی تو این دوره و زمونه که هوش مصنوعی داره به یه بخش نامتعارف و اصلی زندگی انسان ها تبدیل میشه؛ نشون میده که تا چه اندازه قدرت تخیل انسان می تونه خطرناک و ترسناک باشه.
کتاب گرگ و میش (Twilight)
این رمان عاشقانه و ترسناک که اولین بار در سال 2005 منتشر شد، اثر استفانی مه یر نویسنده و تهیه کننده امریکاییه که تا کنون به 37 زبان زنده ی دنیا ترجمه شده. این کتاب که جزء پرفروش ترین کتاب سال 2008 هم هست؛ در مورد ایزابلا سوان هفده ساله ست که عاشق یه خون آشام 119 ساله به نام ادوارد کالن میشه. این داستان از نگاه بلا سوان نگاشته شده که با بی توجهی به هشدار ادوارد که صحبت کردن یا حتی نزدیک شدن به او براش خطرناکه، در معرض خطر قرار می گیره. از این رمان زیبا فیلمی نیز به همین نام در سال 2008 ساخته شده که فروش فوق العاده اش یه موفقیت بی نظیر و خارق العاده به شمار میاد.
کتاب تسخیر عمارت هیل (The Haunting of Hill House )
این کتاب ترسناک که نخستین بار در سال 1959 منتشر شد؛ نامزد نهایی جایزه کتاب ملی و یکی از بهترین داستان های ادبی مربوط به ارواح در قرن بیستم محسوب میشه. شرلی جکسون تو این کتاب ترسناک چهار شخصیت رو روایت می کنه که همگی اطلاعات زیادی در مورد جهان ماورالطبیعه دارن. دکتر جان مونتاگ که سعی داره ماوراالطبیعه رو به صورت علمی ثابت کنه، از النور ونس می خواد که به عمارت هیل بیاد. خیلی زود مشخص میشه که این عمارت جن داره و صداهای عجیب و غریبی از اون شنیده میشه. ارواح تو سالن ها پرسه می زنن و نوشته های عجیب و غریبی روی دیوارها ظاهر میشه و.... البته ترسی که تو این رمان شاهدش هستیم؛ فقط از نحوست این عمارت جن زده نیست و تجربه های هولناک النور تو این رمان، اون رو از یه اثر کلیشه ای به رمانی بی همتا تبدیل می کنه.
با اقتباس از این رمان که در سال 1959 منتشر شده دو فیلم و یه نمایشنامه ساخته شده که بسیار مورد توجه همگان قرار گرفته.اسم اتاق تسخیر هم از این کتاب گرفته شده.
کتاب بچه رزماری (Rosemary s Baby)
یک کتاب ترسناک از آیرا لوین نویسنده امریکایی که در سال 1967 منتشر شد. داستان در مورد زن جوانیه که به همراه همسرش به آپارتمانی قدیمی در شهر نیویورک نقل مکان می کنه که به گفته همگان سابقه مرموزی در زمینه قتل و جادوگری داره.
گای همسر رزماری هنر پیشه ایه که بچه دارشدنشون رو منوط به ثبات در وضعیت حرفه ایش میدونه. با سکونت تو این خونه ی مرموز و شروع رفت و امدهای همسایه، اتفاقات خاصی میفته، مثلا یکی از رقیبای گای به شکل عجیب و غریبی دچار حادثه میشه و نقشش به گای داده میشه. واسه همین گای به بچه دار شدن راضی میشه و ...
یک سال بعد از انتشار این کتاب در سال 1968 رومن پولانسکی اثری سینمایی با الهام از این کتاب می سازه که در رشته بهترین فیلم نامه اقتباسی؛ نامزد اسکار میشه.
علاوه بر این آثار با ارزش؛ اثرهای ماندگاری مانند سکوت بره ها؛ دراکولا، درخشش ,حلقه، آن ( IT )، جن گیر و صدها اثر ترسناک ادبی فوق العاده دیگه ای تو این زمینه وجود دارن که همشون به این نکته مهم تاکید دارن که این ژانر به عنوان یه ژانر محبوب و پر طرفدار، جذابیت های خاص و بینظیری داره.
رمان گوشت لطیف است
نویسنده کتاب گوشت لطیف است منزجر کننده آگوستینا بازتریکاست که ماجرایی بسیار وحشتناک رو روایت می کنه، داستان این رمان از این قراره که نوعی ویروس گوشت همه حیوان ها رو سمی کرده و در چنین شرایطی دولت خوردن گوشت انسان رو قانونی اعلام می کنه. مارکوس که تو کارخانه فراوری محلی کار می کنه، به عنوان یه تامین کننده گوشت انسان با این جامعه جدید درگیر میشه و به خاطر ضررهای شخصی خودش شکنجه میشه.
نویسنده در این اثر ترسناک، جهانی رو خلق می کنه که در اون هرج و مرج به جایی می رسه که آدمها همدیگه رو می خورن! تو این رمان تاثیرگذار که نامزد جایزه گودریدز هم هست؛ آدمها تصمیم می گیرن برای فرار از بحران آلودگی گوشت، موجوداتی رو برای تامین گوشت مورد نیازشون پرورش بدن که در ظاهر انسانن ولی در باطن، حیوان به شمار میان.
رمان درخشان
استیفن کینگ یکی از بهترین رمان های جذاب و ترسناک جهان رو با ترکیبی از وحشت روانشناختی، عناصر ماوراء الطبیعی و توسعه عمیق شخصیت نوشته که نه تنها توانایی داستان سرایی استادانه اونو به نمایش میذاره؛ بلکه این اثر رو به یه شاهکار ماندنی تبدیل می کنه.
داستان در مورد یه نویسنده به نام جک تونس که می خواد زندگی خانوادگی و شغلیش رو از نو بسازه. بعد از این که جک شغل معلمیش رو تو یه مدرسه پیش دانشگاهی، به خاطر حمله به یه دانش آموز از دست میده؛ از یه موقعیت شغلی تو یه هتل تاریخی استقبال می کنه و به همراه همسر و پسر پنج سالش به اونجا میره.
متاسفانه سرمای زمستان باعث میشه تا هتل از رونق بیفته و به یه مکان ترسناک و متروکه تبدیل بشه. دنی پسر پنج ساله جک به دلیل موهبتی خدادادی از قدرت خارق العاده ای برخوداره و پس از نقل مکان به هتل متوجه تصاویر و ارواح موجود تو هتل میشه. از همین جاست که نویسنده، خواننده رو با خودش به دنیای وهم برانگیز و ترسناک شخصیت ها می بره و با فضا سازی حرفه ای، حس ترس و دلهره رو به خوبی انتقال میده.
رمان قبرستان حیوانات خانگی
قطعا استیون کینگ یکی از مشهورترین نویسندگان ژانر وحشت در ادبیات معاصر محسوب می شه؛ ولی کتاب غبرستان حیوانات خانگی که از املایی متفاوت برخوداره، یکی از شاهکارهای این نویسنده به شمار میاد.
این کتاب به عنوان یکی از ترسناک ترین رمان های جهان مفهومی ساده، اما عمیقا ویرانگر داره. تو این رمان شاهد یه غبرستان حیوانات خانگی هستیم که در اون هر حیوان مرده ای دوباره زنده میشه، البته این حیوانات زنده شده هیچ شباهتی با گذشته خودشون ندارن و تبدیل به یه نیروی مخوف و ترسناک میشن.
داستان رمان در مورد خانواده دکتر لوئیس گرید که به خانه ای خارج از شهر نقل مکان می کنن. کمی دورتر از این خانه قبرستانی وجود داره که به خاطر اشتباه املایی بچه ها غبرستان حیوانات خانگی نام گذاشته شده. در روز جشن شکرگذاری گربه آیلی، دختر لوئیس در جاده ی کنار خونه تصادف می کنه و می میره. جود، لوئیس رو به قبرستان می بره تا گربه رو اونجا خاک کنن. اما روز بعد گربه زنده به خونه برمی گرده، ولی انگار چیزی مرده در درون گربه وجود داره که بوی مرگ میده. اینجا سرآغاز اتفاقات ترسناک این رمان جذابه.
چرا خوندن کتابای ترسناک رو دوست داریم؟
قطعا ترس هم مثل حس های دیگه ی انسانی یه حس نسبیه که از شخصی به شخص دیگه فرق می کنه؛ مثلا ممکنه یکی از روح و جن بترسه یکی از زامبی و آدمخوار. البته تو این مورد بخصوص، فرقی نمی کنه ترس افراد از چه جنسی باشه، برای کسائی که عاشق کتابهای ژانر ترسناکن؛ هیجانی که هنگام خوندن این نوع کتابا به خواننده دست میده؛ جذاب ترین چیزیه که به دنبالش هستن.
قدرت تخیل نویسنده توانایی اینو داره؛ دنیایی رو برای خواننده هاش ترسیم کنه که شاید هیچ وقت تو زندگی واقعی تجربه نکنن؛ ولی می تونن با خوندن این کتابا چیزهایی رو تصور کنن که پر از ترس و دلهره ست و دلشون نمی خواد هیچ وقت تو زندگی واقعی لمسش کنن. بررسی ها نشون میده که مغز انسان در زمان رویارویی با ترس ها بسیاری از دغدغه های روتین و معمول زندگی رو فراموش می کنه، خصوصا اگه این ترس تو یه فضای کنترل شده باشه و مغز بدونه که هیچ خطر جدی اونو تهدید نمی کنه؛ چون مواجه شدن با ترس های کنترل شده یا تماشای فیلم های ترسناک نه تنها آدرنالین خون رو افزایش میده؛ بلکه هورمون دوپامین و اندورفین رو هم در بدن ترشح می کنه که نتیجش چیزی جز خوشحالی و حال خوب نیست. شاید دلیل این که آدمها دوست دارن ترس رو بارها و بارها تجربه کنن هم، همین باشه.
خوانندگان دلایل مختلف و بی شماری برای خوندن کتاب های ترسناک بیان می کنن که از نظر من جالب ترینش اینه که بعضی ها معتقدن با خوندن کتاب های ترسناک، شجاعتر میشن. این افراد که به نظر می رسه با رویارویی با ترساشون به مقابله باهاش می پردازن، با خوندن این نوع کتاب ها، شناخت بهتری از ترس ها و دلهره هاشون پیدا می کنن و بعد خودشون رو توموقعیت ترسناک مثل اتاق فرار ترسناک قرار میدن تا کم کم بتونن بر ترسشون غلبه کنن.
برای این افراد بهترین مکان برای چالش و امتحان، اتاق های فراری ست که بر اساس انواع ترس ها طراحی و ساخته شدن. مجموعه هایی مثل انیگما که با استفاده از تکنیک ترس تلاش می کنه تا مخاطب رو به بهترین شکل ممکن با خودش همراه کنه و با استفاده از عناصر مناسب چالش هایی رو در ذهن بازیکن ایجاد کنه. این چالش ها و معماها به اونها کمک می کنه که در نهایت در زمان رویارویی با ترس، بتونن با پس زدن ترس و آگاهی از موقعیتی که در اون هستن، به بهترین شکل ممکن شرایط رو مدیریت کنن و بهترین عکس العمل رو از خودشون نشون بدن.
این تمرین می تونه خیلی کاربردی و کارامد باشه، بخصوص که در دراز مدت افراد به صورت غریزی در مواجهه با شرایط ترسناک مشابه، عکس العمل مناسب خواهند داشت. بنابراین اگه از جمله افرادی هستین که خوندن کتاب های ترسناک بهتون دل و جرات میده، تجربه عینی ترستون تو اتاق فرار کمک می کنه تا هر آنچه را که تجسم کردین به صورتی کامل تر در فضایی کاملا متناسب با ژانر مورد علاقتون تجربه کنین. تنوع اتاق های فرار انیگما ( قتل مرموز، کلبه وحشت، تسخیر، اتاق روانی، اتاق جنگ و ... ) یه فرصت عالی برای اونایی که دلشون میخواد تجربه های متفاوتی داشته باشن و خودشون رو در موقعیت های مختلف به چالش بکشن.
اتاق فرار انیگما فرصتی استثنایی برای تجربه ترس و دلهره به صورت هیجان و انرژیه که فقط مخصوص این مجموعه ست، چون تو این مجموعه شرایط جوری کنار هم چیده میشه که بازیکنا در شرایطی کاملا ایمن، با ترس های خودشون مواجه میشن و با آگاهی و شناخت درست عکس العملی واقعی از خودشون نشون میده.
یکی از جذاب ترین بخش های اتاق های فرار مجموعه انیگما، معماها و چالش های موجود تو هر اتاقه که از هر نظر با سناریو و فضای داستان متناسبه. این معماها که هم از نظر سخت و آسون بودن تنوع دارن و هم از نظر ذهنی و حرکتی، به راحتی بازیکن رو درگیر فضای بازی می کنه و با بالا بردن هیجان بازی، حس ترس و دلهره رو افزایش میده. ضمن این که حل کردن هر معما یه چالش جداگانه برای مغز محسوب میشه و کمک می کنه تا با مدیریت حس ترس و وحشت، مغز فعال بمونه و بتونه درک درستی از معماها یا چالش های پیش رو داشته باشه.
قطعا همه ما تجربه ترس یا دلهره رو تو زندگی عادی داشتیم و می دونیم که معمولا تو چنین شرایطی ضربان قلب بالا میره و ضریب خطای مغز زیاد میشه. به همین خاطر تو مجموعه انیگما تلاش شده با وجود ایجاد فضای ترسناک، معماهایی طراحی کنن که هم فضای رعب و ترس رو تلطیف کنه و هم با درگیر کردن مغز، ضریب هوشیاری و فعالیت مغز رو افزایش بده تا مغز بتونه؛ کنترل همه احساسات و عواطف رو بدست بگیره. هر چند که ایجاد چنین شرایط ایده آلی، یک شبه به وجود نمیاد و لازمه که افراد برای رسیدن به چنین جایگاهی تمرین و ممارست داشته باشن. پس پیشنهاد میشه برای فعال نگه داشتن مغزتون از انجام این تمرین ها غافل نشین.
منبع: اتاق فرار انیگما
میزان محبوبیت (3)
به این مقاله امتیاز دهید
مطالب پر بازدید
فرم ارسال نظر